کادوی تولد!

..
(اتفاق واقعی!)
درِ مؤسسه‌ی داده‌پژوهی ... باز و خانمی پنجاه و اندی ساله وارد می‌شود. با لیاسی آراسته و فاخر و طره‌های سپیدی که اززیر روسری سرک می‌کشد. حدس می‌زنم به دنیال آدرس مطب دکتر ...می‌گردد، چون مشتری‌های ما معمولاً زیر سی سال دارند. روزانه حداقل بیست‌ نفر به همین نیت وارد می‌شوند. سلام می‌کنم و می‌گویم
- روزتون به‌خیر، بفرمائید.
+ ممنونم. می‌خواستم ببینم شما مقاله‌ی زیست‌شناسی هم می‌نویسید؟
- ببخشید ما اینجا مقاله‌ نمی‌نویسیم. کارهای آماری انجام می‌دهیم برای پروژه‌های تحقیقاتی.
با لبخند معنی داری، که سخت معنای خرخودتی داشت، گفت
+ می‌دونم. من از آشنایانِ دکتر.... هستم. ایشون گفتند شاگرداشون اینجا می‌تونند کمکم کنند.
- ایشون لطف داشتند که ما را معرفی کردند ولی ما واقعاً اینجا فقط متخصص آمار داریم.
+ یعنی هیچکدوم از دوستتاتون نیستند که زیست‌شناسی بدونند؟
- بعضی همکارانِ ما آمار زیستی خوندند. حالا کارتون در چه حیطه‌ی زیست‌شناسی است؟
+ راستش تولدِ خواهرزادمه که داشنجوی دکترای زیست‌شناسیه. تصمیم گرفتم برای کادو بهش یک مقاله‌ی آی.اِس.آی بدم. چون باید سورپریز باشه، نمی‌خوام جزییات رشته‌اش را بپرسم. دوستم این کارو کرده برای دخترش به نظرم خیلی جالب و ابتکاری اومد.پولش هم مهم نیست برام./ گوگل پلاس/ علی صالحی

+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۲/۰۶ساعت 1:43  توسط بیات  | 

 
صفحات وبلاگ
123456789101112