نقش رویکردهای سیاسی- اجتماعی در نوآوریهای فنّاورانه
پوشیده نیست که سیاستگذاری کلان، نقش مهمی در پیشبرد نوآوریهای فناورانه دارد. سیاستها نیز به نوبه خود، تحت تأثیر نظام تصمیمگیری، رویکردهای سیاسی، تمایلات کانونهای قدرت و نیز ارزشهای اجتماعی هستند. مطالعه سرگذشت تلاشهای دانشمندان دو کشور ابرقدرت در قرن بیستم برای دستیابی به فناوری تبادل اطلاعات (مشابه اینترنت امروزی)، نقش چنین رویکردهایی را در توقیق یا شکست نوآوری نشان می دهد.
اتحاد جماهیر شوروی به دلیل سیاستهای بسته، تمرکزگرا و شدیداً کنترلی خود، نتوانست فرصت پیشتازی دانشمندان علوم رایانه خود را تبدیل به فناوری فراگیری چون اینترنت نماید. در مقابل سیاستهای امریکا در دارپا (و البته شرایط پیرامونی آن سالها) باعث شد اینترنت از دل تحقیقات وزارت دفاع متولد شده و به عرصه عمومی وارد شود.
اخیراً بنیامین پترز (Benjamin Peters) استاد سیستمهای اطلاعاتی در دانشگاه ییل آمریکا، کتابی درباره تاریخچه سیستمهای اطلاعاتی در شوروی با عنوان How Not to Network a Nation نوشته است (1). به ادعای او دانشمندان این کشور در دوران خروشچف به سیستم رایانهای مشابه اینترنت امروزی برای تبادل داده ها رسیده بودند اما تلاشهای رهبری وقت شوروی برای حفظ انحصار و اقتدار سیاسی و ایدئولوژیک مانع از به ثمر نشستن آن تلاش ها گردید.
حبیب حسینیفرد در صفحه فیسبوکش به معرفی این کتاب پرداخته و نوشته:دانشمندی به نام گلوشکوف در مرکز این تلاش ها قرار داشت. او در سالهای پایانی دهه شصت میلادی، سیستم اتوماسیون نظام اداری- اقتصادی شوروی (گردآوری، پردازش دادهها در ارتباط با محاسبات و حسابداریها و کنترلهای دولتی و طراحی مدلهای هدایت اقتصاد ملی) را طراحی کرده بود تا از بوروکراسی اداری و مشکلات سیستم سلسله مراتبی آن بکاهد. پیشنیاز تحقق این سیستم تبادل و جمعآوری اطلاعات، توسعه شبکه تلفن شوروی و نیز ارتباطات فعال همه اجزای نظام (از پایین به بالا و بالعکس) بود. گلوشکوف ضرورت اجرای این طرح را به الکسی کاسگین، نخستوزیر وقت شوروی گوشزد کرده بود و دستیابی به آن را نیازمند تلاشی بیشتر نسبت به فناوریهای هستهای و فضایی کشور دانسته بود. طرح گلوشکوف به رغم تلاش و پافشاری او با ممانعت کانونهای قدرت روبهرو شد و به نتیجه نرسید زیرا آنان مایل به تمرکز قدرت سیاسی و ایدئولوژیک و رانتی بودند.
اما چنانکه بعدها معلوم شد طرح مشابهی در مرکز تحقیقاتی دارپای امریکا در حال پیگیری بود. فناوریای که با سیاستگذاریهای متفاوت، به نتیجه رسید و پس از چند سال در سراسر دنیا فراگیر شد. در این لینک بریدههایی از کتاب جالب بنیامین پترز نقل شده است.
:: این امر موضوع مهم و جالبی برای پژوهش است. یعنی در کنار پژوهشهایی مانند بررسی نقش مکاتب اقتصادی گوناگون در فرایند نوآوری ـ چنانکه امروزه متداول شده است- می توان به بررسی نقش سیستمهای سیاسی و تصمیمگیری مختلف در شکلدهی به نوآوری پرداخت. نمونه پیشگفته (نظام سیاسی شوروی و امریکا) حتی نیازهای پژوهشی را به سطحی بالاتر می رود. تفاوت در نظام تصمیمگیری، ناشی از عوامل مختلفی از جمله فلسفه سیاسی حاکم در یک جامعه است. از اینرو بیجهت نیست اگر بگوییم کاوشهای دقیق و مفصل در موضوعی به ظاهر عینی مانند فناوری و نوآوری، نیازمند غور در بنیانهای فکری و فلسفی است.
(1)
برچسبها: سیاست اطلاعاتی, سیاستگذاری فناوری, سیاست نوآوری