تفاوت نگاه به استارتآپها در ایران و امریکا
:: رویکرد غالب مسئولان متولی این است که با حمایتهای مختلف، استارتآپها را تبدیل به شرکتهای کارآفرین کنند.این مسئله سبب می شود، افراد ایدهپرداز به منظور تبدیل ایده خود به محصول، درگیر مسائل متعدد کارآفرینی، مانند اخذ وام و ضمانتها، مدیریت شرکت، مدیریت منابع انسانی و چالشهای دیگر شوند. پیامد آن این است که پس از مدتی، قدرت خلاقه خود را از دست داده و جایش را دغدغه هایی مانند سررسید اقساط وامها، حقوق پرسنل، بازاریابی و ... بگیرد. نتیجه چنین سیاستی، تبدیل ذهنهای خلاق و افراد نابغه، به ذهنهای خسته و افراد مضمحل است.
این رویکرد در تقابل مستقیم با کارکرد و فلسفه ایجاد استارتآپها در بومزیستهای پیشرو نوآوری (مثل سیلیکونولی) است. در چنین محیطهایی، معمولا، ایده استارتاپها، پس از بازارسنجی موفق، توسط شرکتهای بزرگ خریداری شده و توسعه محصول انجام می گیرد. افراد ایدهپرداز استارتآپ هم یا در شرکت اصلی جذب می شوند و یا به سراغ خلق استارتآپی دیگر می روند.
نکتهای از درس انتقال فناوری، دکتر امیر ناظمی