اولین دستمزد من از آی تی: کار دانشجویی ساعتی 150 تومان!


                                                    (کتابخانه سابق دانشگاه تربیت مدرس)

دوازده سال پیش از این، آشنایی خیلی مختصری با ویندوز داشتم. زمان دانشجویی ام در لیسانس (1373-1377)، همه سیستم عاملها DOS بود. فراگیر شدن ویندوز  با دوران سربازی ام (1378-1380) مصادف شده بود. برای یاد گرفتن ویندوز چند جلسه به آموزشگاه خراسان در چهارراه برق مشهد رفته بودم. اما خیلی موثر نبود. در منزل  کامپیوتری نداشتم تا تمرین کنم. توی آموزشگاه هم نمی شد به کامپیوتر دست زد! کلی قاعده و قانون داشت!

با دانشجویی به نام خادمی در کتابخانه قزوینی طلاب دوست شده بودم. برادرش هیات علمی دانشگاه مشهد بود و کامپیوتر نسل ماقبل پنتیومش (200-220- ؟) را داده بود به برادرش. یکی دوبار به منزلشان رفته بودم اما ازبس که کامپیوتر عزیز و دست نیافتنی بود رویم نشده بود با آن کار کنم!

اینترنت را هم در حد آشنایی با صفحه اول یاهو و کار آیکنهای منوی ابزار نرم افزار "اینترنت اکسپلورو" از روی سی دی آموزشی هادی سیستم، یاد گرفته بودم در کتابخانه آستان قدس مشهد. کار عملی نداشتم اصلا...

شهریور 1380 پس از قبولی در کنکور ارشد دانشگاه تربیت مدرس، برای ثبت نام  آمده بودم تهران. تا اول مهر باید خود را سرگرم می کردم. وضعیت خوابگاه تق و لق و نامعلوم بود. روزها توی دانشگاه می چرخیدم و شبها به منزل اجاره ای برادرم در نزدیکی راه اهن می رفتم.
( بعدها برادرم به من گفت که همان روزها صاحبخانه روی پله ها برایش یادداشت گذاشته و نوشته بود:
آقای بیات! برادرت فکر کرده اینجا خوابگاه دانشگاه است! . . . خدا رحمتش کند  آن صاحبخانه جدی را!)

القصه! یکی از همان روزهای دربدری در تهران که شوق قبولی در ارشد هم در سرم بود، راه افتاده بودم تا همه جای دانشگاه جدیدم را کشف کنم! روی کاغذی بر روی در کتابخانه مرکزی نوشته بودند:"کار دانشجویی برای کسانی که ویندوز و  اینترنت بلدند" دنبال کسی می گشتند که در بخش منابع اطلاعاتی کتابخانه، به مراجعان در جستجوی مقاله های علمی کمک کند.

پیشنهاد خوبی بود ولی اینترنت و ویندوز را آنچنان بلد نبودم که دست دیگران را هم بگیرم! نیاز مالی شدید، قلقلکم میداد که ردش نکنم!  رفتم اتاق معاون کتابخانه و گفتم: تا حدودی بلدم!! یک خانم چادری بود. بدون هر گونه "راستی آزمایی" به گفته ام اعتماد کرد و گفت از فردا بیا سرکار!

اوایل خودم را سرزنش میکردم که چرا در تواناییهایم غلو کرده ام! ولی بتدریج که زیر و بم کار را یاد می گرفتم، اعتماد بنفسم بیشتر و بیشتر می شد!

کار دانشجویی ساعتی 150 یا 160 تومان بود. می شد ماهی هفت یا هشت هزار تومان برای چهار شیفت کاری در هفته.
این اولین دستمزد من از آی تی بود. ... چندی بعد در بزرگترین شرکت آی تی کشور استخدام شدم تا نمک گیری ما از آی تی ادامه یابد!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۷/۰۵ساعت 13:26  توسط بیات  | 

 
صفحات وبلاگ
123456789101112