داستانک: هواپیما!
سرباز قوچانی، احتمالا در این دو سالی که از سراوان، برای مرخصی بر می گشت، حدود بیست و یکی دو ساعت با اتوبوس در راه بود. چند ساعت از سراوان تا
زاهدان. دوازده سیزده ساعت از زاهدان تا مشهد و بعد سه چهار ساعت علافی
برای رفتن از ترمینال مشهد به قوچان.
سرباز شاید در همه این رفت و آمدهایش، آرزو داشت که می توانست بلیت هواپیما بخرد و یکبار هم شده این راه طولانی را با هواپیما برود سر خدمت و یا برگردد مرخصی!
دیروز، او بالاخره سوار هواپیما شد...
از سراوان به مقصد مشهد!
یادش قرین آمرزش!
سرباز شاید در همه این رفت و آمدهایش، آرزو داشت که می توانست بلیت هواپیما بخرد و یکبار هم شده این راه طولانی را با هواپیما برود سر خدمت و یا برگردد مرخصی!
دیروز، او بالاخره سوار هواپیما شد...
از سراوان به مقصد مشهد!
یادش قرین آمرزش!

خبر مرتبط: تشییع پیکر شهدای سراوان
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۸/۰۷ساعت 21:18  توسط بیات
|