آنچه امروز بر در و دیوار دانشگاههای اصلی و میدانهای بزرگ شهر خودنمایی می کند نشاندهنده یک "ابتذال آموزشی تمام عیار و سیستماتیک" است.  رشد بی محابا و قارچ گونه مراکزی که در قبال پول، مقاله و پایان نامه جعل می کنند برای دانشجونماهایی که سواد تحقیق یا حوصله و وقت آن را ندارند!

.
به راستی، آیا تکیه افراطی بر کمیت در دانشگاهها می تواند مشکلات تحقیق و پژوهش در جامعه ما را سامان دهد؟ آیا کسی نمی داند چه فاجعه ای در کمین "کیفیت دانش" در کشور است؟ آیا خطر تدوین پایان نامه و مقالات تقلبی، کمتر از اهمیت تحصیل در دانشگاههای با کیفیت خارجی است که هر دو سه ماه، فهرستش بازنگری و آپدیت می شود؟ آیا خطرش کمتر از شامپو و رُژلب و مام زیربغل و مرباست که صدها ضابطه و بازرس دارد تا بر حُسن تهیه و تولیدش نظارت کنند؟
آقای مسئول محترم! صیانت از مرزهای علمی کشور نیاز به خندق و پاسگاه و سرباز ندارد! همت و وظیفه شناسی و کاردانی می خواهد!

.
                                                     (عکس هفته پیش/ میدان انقلاب)

بشتابید تقلب کنید! سپتامبر نزدیک است!

پیوست: در وبلاگ استادان علیه تقلب، نمونه های بیشتری از تقلبهای علمی را ببینید

پروژه پل با مشارکت و همکاری گروهی!

در سال 1929 نسبت سرمایه ملموس و ناملموس کسب و کار 70 به 30 بود. در سال 1990 این نسبت به 37 در برابر 63 رسید و همچنان رو به کاهش است.
برای مثال داراییهای خالص شرکت Merck در سال 1986 حدود 12 درصد ارزش بازاری آن، در سال 1996 داراییهای شرکت کوکا کولا تنها 4 درصد از ارزش بازاری و داراییهای مایکروسافت تنها 6 درصد ارزش بازاری آن را پوشش می داده است.

                                                     "کتاب مدیریت دانش/ دکتر بهروز قلیچ لی، سمت"

نسبت داراییهای فیزیکی و تجهیزات شرکتهای فوق، امروز به مراتب بسیار کمتر از ارزش بازاری شرکتهاست. این امر نشان میدهد که مدیریت دانش و سرمایه های فکری تا چه اندازه توانسته به پیشتازی شرکتهای بزرگ دنیا کمک کند.

.
در سازمانی که دانش محور نیست، مدیر ارشد برای ماندن در چرخه رقابت، بیشتر از کارکنان، نگران  امکانات و فضاهای فیزیکی مانند خرابی ماشین آلات، قطع برق و ... است!
در سازمان دانش محور، مدیر ارشد، برای ماندن در چرخه تولید و رقابت و نوآوری، بیش از هر چیز نگران کارکنان خود است مبادا ترک خدمت کنند، مبادا غیبت کنند، مبادا جذب شرکت رقیب شوند مبادا  ....

جهالت، بیش از دانایی، احساس رضایت و امنیت ایجاد می کند!     

ادراک، یکی از بحثهای مهم رفتاری در سازمان است. درک و برداشت آدمهای مختلف از یک موضوع ممکن است در منتهای تضاد محتمل باشد. عاملی که به سادگی باعث تشدید تعارضات در سازمان یا سایر نهادهای اجتماعی میشود. تصاویر زیر به زبان طنز این مفهوم مهم  را به تصویر می کشند: هرکسی از ظن خود می شود یار من!